کاشتینه (ایمپلنت) حلزون گوش چگونه کار می‌کند؟

اگر ما را همراهی کرده باشید، ممکن است تاکنون چیزهای زیادی در مورد فناوری یاد گرفته باشید. شاید درباره‌ی ربات‌ها (هوشمان‌ها) یا صفحه نمایش لمسی خوانده باشید. حتی ممکن است بدانید که چه نوع فناوری‌هایی توسط ورزشکاران استفاده می‌شود. پست امروز مربوط به یک اختراع فوق‌العاده دیگر است: کاشتینه (ایمپلنت یا درون‌کاشت) حلزون گوش!
کاشتینه (ایمپلنت) حلزون گوش چیست؟
این‌ها دستگاه‌هایی هستند که به افراد کمک می‌کنند تا بشنوند. بااین‌حال آن‌ها بسیار متفاوت از سمعک‌ها هستند. سمعک‌ها صدا را تقویت می‌کنند اما کاشتینه حلزون گوش بسیار فراتر از این است. آن‌ها برای کسانی ساخته شده‌اند که کم‌شنوا یا کاملاً ناشنوا هستند.

چرا بیش‌تر عکس‌ها مستطیلی هستند؟

آیا شما از عکاسی لذت می‌برید؟
اگر مانند بیش‌تر کودکان باشید، احتمالاً پاسخ این است که «بله!».
چه از دوربین دیجیتال یا یک دوربین گوشی هوشمند استفاده کنید، فناوری امروز به شما اجازه می‌دهد تا زندگی روزمره خود را به شکلی که قبلاً ممکن نبود، ثبت کنید.
آیا تا به حال به چیز جالبی در مورد دوربین‌ها توجه کرده‌اید؟
لنز دوربین به چه شکلی است؟
تصاویری که تولید می‌کند چه شکلی هستند؟
درست است! لنزهای گرد، تصاویر مستطیلی ایجاد می کنند! چطور ممکن است؟!
این کنجکاوی در مورد دوربین‌ها از این واقعیت ناشی می‌شود که لنز دوربین، مستقیماً تصویر را تولید نمی‌کند. درعوض، لنز با یکی دیگر از بخش‌های کلیدی دوربین برای تولید تصویر کار می‌کند. در دوربین های قدیمی، آن عنصر کلیدی دیگر، فیلم نامیده می‌شود. در دوربین های دیجیتال جدیدتر، این بخش به عنوان حسگر تصویر (image sensor) شناخته می‌شود.
وقتی نور از جسمی که از آن عکس می‌گیرید بازتابیده می‌شود، آن نور از طریق لنز دوربین وارد آن می‌شود. کار لنز این است که نور را خم کند و آن را روی فیلم یا حسگر تصویر متمرکز کند.
سازندگان اولیه دوربین، خیلی زود متوجه شدند که لنزهای گرد، کارآمدترین کار را برای متمرکز کردن نور بر روی فیلم انجام می‌دهند. آیا می‌توان لنزی با شکل متفاوت، مانند مستطیل ساخت؟
البته که لنزها می‌توانند به هر شکلی ساخته شوند، اما پیشگامان ساخت دوربین، زود متوجه شدند که لنزهای گرد بهترین تصاویر را روی فیلم ایجاد می‌کنند.
پس فیلم چه می‌شود؟ اگر لنز دوربین گرد است، چرا فیلم را مستطیلی می‌سازند؟ پیشگامان ساخت دوربین به دلایل مختلفی تصمیم به استفاده از فیلم مستطیلی گرفتند.
سازندگان اولیه دوربین به چند دلیل تصمیم به فیلم مستطیلی گرفتند. یکی از این دلایل، منطقی به نظر می‌رسد، اگر به آن فکر کنید: به همه تصاویری که می بینید فکر کنید، چه عکس، نقاشی یا پوستر؛ چه شکلی هستند؟
اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها مستطیل یا مربع هستند. چرا این‌طور است؟
وقتی به نمایش تصاویر فکر کنید، معمولاً آن‌ها را روی دیوارها نمایش می‌دهیم. دیوارها چه شکلی هستند؟
درست حدس زدید: مستطیلی یا مربعی.
وقتی صحبت از قاب‌بندی و نمایش تصاویر می‌شود، استفاده از شکل مستطیلی یا مربعی بسیار آسان‌تر است، زیرا قاب‌ها راحت‌تر ایجاد می‌شوند و به راحتی روی دیوارهایی با شکل مربع و مستطیل نمایش داده می‌شوند.
بنابراین طبیعی است که سازندگان دوربین به فکر ساخت فیلمی باشند که عکس‌های مستطیلی ایجاد کند.
هرچند عملاً دلیل دیگری هم داشت: اگر تا به حال فیلمی را از دوربین قدیمی‌تر دیده‌ باشید، می‌دانید که در یک نوار بلند می‌آید که با گرفتن عکس باز می‌شود. استفاده از فیلم مستطیلی در دوربین به جای مجموعه‌ای از بیضی‌ها یا اشکال دیگر کارآمدتر است.
به همین ترتیب، حسگرهای تصویر امروزی در دوربین‌های دیجیتال، شکل مستطیلی خود را حفظ کرده‌اند. علاوه بر حفظ شکل سنتی فیلم، استفاده از حسگر مستطیلی شکل، منجر به تصاویر بهتر نیز می‌شود.

آیا هوش مصنوعی جایگزین مشاغل انسانی خواهد شد؟

وقتی بزرگ‌تر شدید، آرزو دارید چه کاری انجام دهید؟ آیا زندگی در اعماق دریا را به عنوان زیست‌شناس دریایی مطالعه خواهید کرد؟ البته شاید شما کسب و کار خودتان را راه بیاندازید. برخی از بچه‌ها حتی ممکن است آرزو کنند تا بزرگ شوند و فقط بستنی بخورند و نه غذاهایی که والدین تهیه می‌کنند! یا شاید شغلی داشته باشید که هنوز وجود ندارد.
بله، این آخری ممکن است! انواع جدیدی از شغل‌ها همیشه در حال ظهور هستند. در گذشته، مشاغل جدید در زمان انقلاب‌های بزرگ به وجود آمده است که اغلب به دلیل فناوری‌های جدید رخ می‌دهد. یک مثال از این تغییرات، انقلاب صنعتی است. امروزه یکی از فناوری‌هایی که می‌تواند شغل‌ها را تغییر دهد، هوش مصنوعی (AI) است.

نیروگاه بادی چیست؟

با شنیدن کلمه “مزرعه” به چه چیزی فکر می‌کنید؟ حیوانات؟ سبزیجات؟ تراکتورها؟ کشاورزان؟ آیا باور می‌کنید که مزارع بدون هیچ یک از این چیزها می‌تواند وجود داشته باشد؟
مزارع بادی (wind farms)، مناطقی هستند که در آن بسیاری از توربین‌های بادی بزرگ در کنار هم قرار گرفته‌اند. آن‌ها نیروی باد را “درو” می‌کنند. این توربین‌های بزرگ کمی شبیه آسیاب‌های بادی بسیار بلند به نظر می‌رسند .
یک مزرعه بادی بزرگ می‌تواند صدها توربین بادی داشته باشد که در طول صدها مایل پراکنده شده‌اند. زمین بین توربین‌ها ممکن است برای اهداف دیگری مانند کشاورزی معمولی استفاده شود. برخی از مزارع بادی نیز در نزدیکی دریاچه‌های آبی قرار دارند که در آن‌جا از بادهایی که در دریاچه‌ها یا اقیانوس‌ها می‌وزد بهره می‌برند.

بمب‌های هسته‌ای چگونه کار می‌کنند؟ (بخش دوم)

همانطور که در مطلب قبلی شرح دادیم، بمب‌های شکافت کار می‌کردند، اما خیلی کارآمد نبودند. طولی نکشید که دانشمندان به این فکر کردند که آیا فرآیند هسته‌ای مخالف شکافت (Fission)، یعنی همجوشی (fusion)، می‌تواند بهتر عمل کند. همجوشی زمانی اتفاق می‌افتد که هسته‌های دو اتم با هم ترکیب شوند و یک اتم سنگین‌تر را تشکیل دهند. در دما‌های بسیار بالا، هسته‌های ایزوتوپ‌های هیدروژن دوتریوم (Deuterium) و تریتیوم (Tritium) می‌توانند به آسانی با هم ترکیب شوند و مقادیر زیادی انرژی در این فرآیند آزاد کنند. سلاح‌هایی که از این فرآیند بهره می‌برند به عنوان بمب‌های همجوشی، بمب‌های گرما هسته‌ای یا بمب‌های هیدروژنی شناخته می‌شوند (fusion bombs, thermonuclearbombs or hydrogen bombs).

بمب‌های هسته‌ای چگونه کار می‌کنند؟ (بخش اول)

اولین بمب اتمی برای کشتن انسان‌ها در ۶ اوت ۱۹۴۵ بر فراز شهر هیروشیما (Hiroshima)، ژاپن منفجر شد. سه روز بعد، بمب دوم بر فراز شهر ناکازاکی (Nagasaki) منفجر شد. تعداد تلفات دو انفجار بمب – حدود ۲۱۴۰۰۰ نفر – و تخریب‌های ناشی از این سلاح‌ها در تاریخ جنگ بی‌سابقه بود (منبع:Icanw.org ).
در پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده تنها ابرقدرت جهان بود که دارای قابلیت‌های هسته‌ای بود. اما این موضوع خیلی طول نکشید. اتحاد جماهیر شوروی نیز با کمک شبکه‌ای از جاسوسان که اسرار هسته‌ای آمریکا را به سرقت بردند، بمب اتمی خود را در سال ۱۹۴۹ با موفقیت آزمایش کرد (منابع:Icanw.org, Holmes ).
زمانی که ایالات متحده و شوروی وارد یک دوره خصومت چند دهه‌ای شدند که به جنگ سرد معروف شد، هر دو کشور سلاح هسته‌ای قوی‌تری – بمب هیدروژنی (Hydrogen bomb) – ساختند و زرادخانه‌هایی از کلاهک‌های هسته‌ای ساختند (به محل ساخت، تعمیر، ذخیره و نگهداری اسلحه و مهمات نظامی، زرادخانه گفته می‌شود – مترجم). هر دو کشور ناوگان بمب افکن‌های استراتژیک خود را با موشک‌های بالستیک قاره‌پیمای مستقر در زمین که قادر به رسیدن به شهر‌های یکدیگر از هزاران مایل دورتر بودند، افزایش دادند. زیردریایی‌ها نیز به موشک‌های هسته‌ای مجهز بودند که این امر انجام یک حمله ویرانگر را آسان‌تر می‌کرد (منابع:Locker, Dillin.).
کشور‌های دیگر – بریتانیا، فرانسه، چین و اسرائیل – همگی تا اواخر دهه ۶۰ سلاح هسته‌ای ساختند (منبع:Icanw.org).
بمب هسته‌ای بر همه‌کس و همه چیز خودنمایی کرد. مدارس، مانور‌های حمله هوایی هسته‌ای را برگزار کردند. دولت‌ها پناهگاه‌هایی ساختند. صاحبان خانه در حیاط خانه خود سنگر‌هایی حفر کردند. در نهایت، قدرت‌های هسته‌ای در یک تقابل مساوی قرار گرفتند. همه طرف‌های این مجادله، یک استراتژی تخریب متقابل داشتند – به این صورت که حتی اگر یک کشور حمله پنهانی موفقیت‌آمیزی را انجام دهد که میلیون‌ها نفر را کشته و ویرانی گسترده به بار آورد، کشور دیگر همچنان سلاح‌های کافی برای ضدحمله و تحمیل تلافی، به همان اندازه وحشیانه، در اختیار خواهد داشت.
این تهدید وحشتناک آن‌ها را از استفاده از سلاح‌های هسته‌ای علیه یکدیگر منصرف کرد، اما با این وجود، ترس از یک جنگ هسته‌ای فاجعه‌بار همچنان پابرجا بود. در طول دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تنش‌ها ادامه یافت. در زمان ریاست رونالد ریگان (Ronald Reagan)، ایالات متحده استراتژی توسعه فناوری دفاع ضد موشکی را دنبال کرد – که توسط مخالفین “جنگ ستارگان (Star Wars)” نامیده شد – که هدف آن محافظت از ایالات متحده در برابر حمله بود، اما همچنین ممکن بود ایالات متحده را قادر سازد در ابتدا بدون ترس از پیامدها حمله کند. در اواخر آن دهه، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از نظر اقتصادی دچار رکود شد، ریگان و رهبر شوروی، میخائیل گورباچف (Mikhail Gorbachev)، به طور جدی برای محدود کردن تسلیحات هسته‌ای تلاش می‌کردند.
در سال ۱۹۹۱، جانشین ریگان، جورج اچ. دبلیو. بوش (George H.W. Bush) و گورباچف معاهده مهمتری به نام شروع اول (START I) امضا کردند و با کاهش عمده زرادخانه خود موافقت کردند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، بوش و بوریس یلتسین (Boris Yeltsin)، رئیس‌جمهور فدراسیون جدید روسیه، معاهده دیگری به نام شروع دوم (START II) را در سال ۱۹۹۲ امضا کردند که تعداد کلاهک‌ها و موشک‌ها را بیش از پیش، کاهش داد (منبع: وزارت خارجه ایالات متحده).
اما هراس از بمب هسته‌ای واقعاً از بین نرفت. در اوایل دهه ۲۰۰۰، ایالات متحده به عراق حمله کرد و دیکتاتور آن، صدام حسین (Saddam Hussein) را تا حدی به دلیل ترس از تلاش او برای ساخت سلاح هسته‌ای، سرنگون کرد. ولی معلوم شد که او آن تلاش‌های پنهانی برای ساخت بمب را ر‌ها کرده است (منبع: Zoroya). در آن زمان پاکستان، اولین سلاح هسته‌ای خود را در سال ۱۹۹۸ آزمایش کرده بود (منبع: armscontrolcenter.org).
اما یک کشور دیکتاتوری دیگر، کره شمالی، در همان جایی که صدام شکست خورد موفق شد (و بمب هسته‌ای ساخت). در سال ۲۰۰۹، کره شمالی با موفقیت یک سلاح هسته‌ای به قدرت بمب اتمی که هیروشیما را نابود کرد، آزمایش کرد. آن انفجار زیرزمینی آنقدر مهم بود که زلزله‌ای به بزرگی ۴.۵ ریشتر را ایجاد کرد (منبع: McCurry) و در دهه ۲۰۲۰، افزایش تنش بین روسیه و کشور‌های غربی، همراه با چشم‌انداز نسل جدیدی از موشک‌های مافوق صوت که قادر به فرار از سیستم‌های هشدار اولیه برای حمل کلاهک‌های هسته‌ای هستند، چشم‌انداز یک رقابت تسلیحات هسته‌ای جدید ترسناک را افزایش داد (منبع: Bluth).
در حالی که چشم‌انداز سیاسی جنگ هسته‌ای در طول سال‌ها به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرده است، همه می‌دانیم که دانش نسبت به خود سلاح هسته‌ای – فرآیند‌های اتمی که همه آن خشم را به راه می‌اندازد – از زمان انیشتین شناخته شده است. این مقاله نحوه عملکرد بمب‌های هسته‌ای، از جمله نحوه ساخت و استقرار آن‌ها را بررسی می‌کند. در ابتدا بررسی اجمالی ساختار اتمی و رادیواکتیویته را خواهیم داشت.

ماه‌گرفتگی (خسوف) چگونه رخ می‌دهد؟

ماه میلیارد‌ها سال است که دنباله‌رو قابل اعتماد زمین بوده است. و در حالی که بی‌وقفه در اطراف سیاره ما گشت و‌گذار می‌کند، هر چند وقت یک‌بار این قمر، دقیقاً در یک راستا با سایه زمین قرار می‌گیرد و درخششی وهم‌آور و قرمز به خود می‌گیرد. و این پدیده به چه چیزی معروف است؟ بله! ماه‌گرفتگی.

کلوین چیست؟

آیا تا به حال به یکی از اعضای خانواده در آشپزخانه کمک کرده‌اید؟
آشپزی با هم می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده باشد! هم‌چنین یک تجربه‌ی یادگیری عالی است. چه در حال جوشاندن، دم‌کردن یا تفت‌دادن یک وعده غذایی باشید، می‌توانید چیزهای زیادی در مورد تأثیر گرما بر غذا بیاموزید.
آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چه چیزی باعث گرما می‌شود؟
البته که می‌دانید که از اجاق گاز، فر یا مایکروویو برای گرم‌کردن غذا استفاده می‌کنید. اما در مورد خاصیت خود گرما چطور؟ چه چیزی به یک جسم بیش‌تر از جسم دیگری گرما می‌دهد؟
برای درک گرما، باید به سطح مولکولی برسیم. گرما نوعی انرژی است که در اثر حرکت اتم‌ها ایجاد می‌شود. هر چه اتم‌های یک جسم سریع‌تر حرکت کنند، آن جسم گرم‌تر می‌شود. بر اساس محل زندگی شما، خانواده شما ممکن است گرما را بر حسب درجه فارنهایت یا سانتی‌گراد اندازه‌گیری کنند.
با این حال، اندازه‌گیری دیگری از گرما وجود دارد که ممکن است درباره آن ندانید: کلوین. مقیاس کلوین به نام دانشمند ویلیام تامسون (William Thomson)، که به عنوان لرد کلوین (Lord Kelvin) نیز شناخته می‌شود، نام‌گذاری شده است. مقیاس کلوین، به اختصار به صورت “K” بزرگ نوشته می‌شود. مقیاس کلوین از اعداد منفی استفاده نمی‌کند، به این دلیل که از صفر مطلق شروع می‌شود، در این دما حرکت اتم‌ها متوقف می‌شود. در واقع رسیدن به صفر مطلق یا K=0 امکان پذیر نیست. این به این دلیل است که همه چیز در جهان، سطحی از گرما دارد. با این حال، نقطه شروعی برای اندازه‌گیری دما به دانشمندان می‌دهد.
با وجود تفاوت‌ها، یک کلوین برابر با یک درجه سانتی‌گراد است. در صفر مطلق، دما 273- درجه سانتی‌گراد خواهد بود. این بدان معناست که برای تبدیل یک دما بر حسب سانتی‌گراد به کلوین، فقط می‌توانید مقدار 273 را بدان اضافه کنید ولی تبدیل به فارنهایت دشوارتر است. اکثر مردم با محاسبه‌ی درجه سانتی‌گراد شروع می‌کنند و برای این کار، شما می‌توانید مقدار 32 را از درجه فارنهایت کم کرده و در 0.55 ضرب کنید. سپس، می توانید 273 را اضافه کنید تا مقدار کلوین آن دما را بیابید.
آیا تا به حال از دستور پختی استفاده کرده‌اید که دمای فر را بر حسب کلوین ذکر کرده باشد؟
آیا گزارش هواشناسی را دیده‌اید که از این مقیاس استفاده کرده باشد؟
نه! مقیاس کلوین را در بسیاری از مکان‌های روزمره نخواهید دید. با این حال، بسیاری از دانشمندان از آن استفاده می‌کنند. دلیلش این است که اندازه‌گیری بسیار دقیقی است‌. فقدان اعداد منفی آن نیز یافتن تفاوت بین دماها را آسان‌تر می‌کند.
چه دماهایی را می‌توان به کلوین تبدیل کرد؟ دمای بدن شما در مقیاس کلوین چقدر خواهد بود؟ در مورد نقاط جوش یا انجماد آب چطور؟

ما منتظر نظرات شما هستیم.

چرا در فضا گرانش وجود ندارد؟

آیا تا به حال فیلم‌هایی از فضانوردان (کیهان‌نوردان) در فضا در حال رفتن به “پیاده روی فضایی” دیده‌اید؟ اگر چنین است، می‌دانید که آن‌ها به گونه‌ای که روی زمین دارند راه می‌روند به نظر نمی‌رسند و به نوعی آن‌ها در اطراف شناور هستند .
این‌جا روی زمین، وقتی توپی را رها می‌کنید، به زمین می‌افتد. این به خاطر وجود نیروی قدرتمند گرانش است؛ اما در فضا همه چیز شناور است. چرا این‌طور است؟
آیا ممکن است به این دلیل باشد که در فضای بیرونی هوا وجود ندارد؟ یا شاید به این دلیل است که قوانین فیزیک در فضای ماورای جو اعمال نمی‌شود؟
دانشمندان به شما خواهند گفت که قوانین فیزیک واقعاً در فضای خارج از ماورای جو نیز اعمال می‌شوند، پس این کمبود هوا نیست که دلیل فقدان گرانش است. پس آن‌جا چه خبر است؟ چرا گرانش در فضا وجود ندارد؟
همان دانشمندان بلافاصله سوء تفاهم شما را رفع می‌کنند. جاذبه در همه‌جا وجود دارد… حتی در فضا!
پس دلیل احساس بی‌وزنی که فضانوردان در فضای بیرونی تجربه می‌کنند چیست؟
چندین عامل وجود دارد که این موضوع را توضیح می‌دهد .
هر چیزی که جرم داشته باشد، جاذبه ایجاد می‌کند. گرانش تولید شده توسط خورشید، زمین، ماه و سایر سیارات در سراسر فضای بیرونی نیز امتداد دارد. با این حال، اثر آن گرانش با افزایش فاصله، کاهش می‌یابد. در فواصل بسیار زیاد، گرانش اعمال‌شده بر روی یک جسم خاص ممکن است تقریباً صفر باشد، اما هرگز به طور کامل بی‌گرانشی وجود نخواهد داشت.
با این حال، فاصله به تنهایی، دلیل احساس بی‌وزنی فضانوردان نیست. برای این‌که جوری احساس کنید که به دلیل فاصله زیاد، اصلاً جاذبه وجود ندارد، فاصله باید بسیار بسیار زیاد باشد. به عنوان مثال، در مدار ایستگاه فضایی بین‌المللی، که تقریباً 250 مایل (تقریباً ۴۰۲ کیلومتر) بالاتر از زمین قرار دارد، کشش گرانشی زمین هنوز حدود 90 درصد چیزی است که در سطح زمین وجود دارد .
احساس بی وزنی فضانوردان را می‌توان به رابطه آن‌ها با سفینه‌ی فضایی (فضاپیما) که در آن هستند، توضیح داد. فضانوردان در سفینه‌های فضایی در فضای بیرونی زمین، به همان شکلی که سفینه‌های فضایی آن‌ها تحت تأثیر جاذبه قرار می‌گیرند از آن تأثیر می‌گیرند. هر دوی آن‌ها در حال چرخش به دور زمین هستند، به این معنی که آن دو (هم فضانورد و هم فضاپیما) همزمان با اینکه در حال سقوط به سمت زمین هستند، در حال سقوط به جوانب نیز هستند .
در زمین، فضانوردان نیروی گرانش را به صورت وزن احساس می‌کنند، زیرا سطح زمین از سقوط آن‌ها جلوگیری می‌کند. با این حال، در فضای بیرونی، هیچ زمینی وجود ندارد تا مانع سقوط شود. وقتی فضانوردان با سرعتی مشابه سفینه خود به دور زمین می‌چرخند و به سمت زمین می‌افتند، احساس بی‌وزنی می‌کنند، گویی جاذبه‌ای وجود ندارد.
گرانش در همه جا وجود دارد‌، حتی در فضا. گرانش ممکن است در فواصل دور آن‌قدر کوچک باشد که تقریباً غیرقابل تشخیص باشد. با این حال، در نزدیکی زمین، فضانوردان این احساس بی‌وزنی را نه به دلیل نبود گرانش، بلکه به این دلیل که با همان سرعت سفینه فضایی خود سقوط می‌کنند و هیچ زمینی برای توقف سقوط آن‌ها و ایجاد احساس وزن وجود ندارد، احساس می‌کنند.

ما منتظر نظرات شما هستیم.
مترجم و گردآورنده: مهرزاد تاره
منبع اصلی مطلب: wonderopolis.org

مشتری به دور خورشید نمی‌چرخد!

اگر قرار باشد منظومه شمسی را به تصویر بکشیم، اغلب ستاره برجسته‌مان یعنی خورشید خود را در مرکز ‌اشیا، به صورت ‌ایستا و بی‌حرکت تصور می‌کنیم به نحوی که سیارات مدار سیارات در پیرامون آن می‌چرخند. این تصویر درک همه چیز را ساده می‌کند، اما از نظر فنی نادرست است. برای مثال بزرگترین سیاره ما، مشتری، را در نظر بگیرید. مشتری به دور مرکز خورشید نمی‌چرخد – بلکه به دور نقطه‌ای در فضای خالی در بین آن و خورشید به نام باری‌سنتر یا مرکز ثقل (Barycenter) می‌چرخد. این به دلیل این است که این صرفاً خورشید نیست که روی مشتری گرانش اعمال می‌کند – مشتری نیز به قدری بزرگ است که نیروی کشش آن بر نحوه حرکت خورشید تأثیر می‌گذارد.
جرم خورشید حدود ۱۰۰۰ برابر مشتری است و این دو جسم به تناسب فاصله و جرمشان بر روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند، بدین معنی که مقداری که گرانش مشتری، خورشید را به سمت این ستاره می‌کشد، یک هزارم مقدار گرانشی است که خورشید، مشتری را به سمت خود می‌کشد. و هر گردش کامل مشتری به دور مدارش ۱۱.۸ سال زمینی طول می‌کشد، و جالب‌تر اینکه حرکت خورشید به دور آن مرکز جرم یا باری‌سنتری که پیش‌تر گفتیم نیز همین مقدار زمان می‌برد (یعنی خورشید هر 11.8 سال یکبار به دور باری‌سنتر خورشید‌-مشتری می‌گردد-م).
باریسنتر خورشید-مشتری در ۱.۰۷ برابر شعاع خورشید از مرکز خورشید یا ۷ درصدی شعاع خورشید از سطح آن قرار دارد (یعنی فرضاً اگر شعاع خورشید 1 کیلومتر باشد، این نقطه در 70 متری بالای سطح خورشید قرار دارد-م). خورشید نیز به دور این نقطه می‌چرخد. اگر قادر بودید از بالا به صفحه منظومه شمسی نگاه کنید، با حرکت خورشید به دور کهکشان راه شیری، متوجه تلو‌تلو خوردن خفیف خورشید در بازه‌های 11.8 ساله می‌شدید.
این موضوع، صرفاً یک واقعیت جالب برای تحت تأثیر قرار دادن مردم در مهمانی‌های شام نیست – به هرحال اگرچه درست است که همه، شیفته افرادی با دانشی هستند که در جمع‌های خانوادگی یا دوستانه جملات خود را با جمله “خب، از نظر فنی، فلان موضوع اینگونه است” شروع می‌کنند ولی کاربرد عملی این موضوع، این است که دانشمندان شکارچی سیاره‌ها، می‌توانند به دنبال کشف تلو‌تلو خوردن‌های مشابه در دیگر ستارگان باشند و از روی آن، به وجود دیگر اجرام سنگین آسمانی، مثل سیاره‌ها، پی ببرند.
و اگر بخواهیم فنی و تخصصی صحبت کنیم، شایان ذکر است که هیچ سیاره دیگری در منظومه شمسی نیز به دور مرکز دقیق خورشید نمی‌چرخد. اما میزان تأثیر آن‌ها بر خورشید به قدری ناچیز است که عملاً به دور مرکز می‌چرخند، زیرا باری‌سنتر‌های آن‌ها در اعماق پلاسمای (Plasma) سوزان این ستاره مدفون هستند.
یکی از دلایل این موضوع (وجود باری‌سنتر مشخص برای مشتری و عدم وجود مرکز ثقل عملی برای دیگر سیارات منظومه شمی)، به دلیل حضور فوق‌العاده پر جرم مشتری است: اگر تمام سیارات دیگر منظومه شمسی را روی یک ترازوی غول‌پیکر بر روی هم تلنبار کنید، سپس جرم حاصل را هم دو برابر کنید، مشتری عظیم، همچنان از همه آن‌ها سنگین‌تر خواهد بود.
با این حال، ناامید نشویم. همه چیز‌هایی که به ما آموزش داده‌اند اشتباه نیست! یادگیری بیشتر در مورد باری‌سنتر‌های مدار‌های سیارات، به ما می‌آموزد که همه چیزها به هم متصل هستند و همه بر هم تأثیر می‌گذارند – گاهی تا حد زیادی، گاهی تا حدی کوچک، اما همیشه این تأثیر قابل اندازه‌گیری است. منظومه شمسی ما مجموعه‌ای از مدارهای در حال چرخش نیست – به جای این تصور غلط، به این منظومه به صورت یک ابر ریاضیاتی تپنده فکر کنید که هر بار که هر عنصر آن در مدار خودش می‌چرخد این ابر هم یک لرزش یا تپش را تجربه می‌کند. ما در سیستمی از کره‌هایی با شکل عجیب زندگی می‌کنیم که به هم متصل شده‌اند و مسیر مشترک جذابی را در فضا ترسیم می‌کنند.
حال این شگفت‌انگیز است!
ما همیشه در حال کشف ستاره‌های جدید هستیم، اما یکی از بزرگترین ستاره‌هایی که تاکنون کشف شده است UY Scuti نام دارد. اگر فضایی را که خورشید اشغال می‌کند اندازه‌گیری کنید، این یک ابرغول قرمز روشن است که ۱۷۰۰ برابر بزرگتر از خورشید ماست. اما خیلی متراکم نیست و فقط ۳۰ برابر جرم خورشید را با خودش حمل می‌کند.
سؤالات متداول
مشتری هر چند وقت یکبار به دور خورشید می‌چرخد؟
مشتری هر ۱۱.۸۶ سال یک بار به دور خورشید می‌گردد.

نویسنده: Christopher Hassiotis
مترجم: فؤاد پورفائز
منبع:‌ howstuffworks.com