پنج دانشمند زن که باید بشناسید

5/5 - (1 امتیاز)

پنج دانشمند زن که باید بشناسید

شکل 1. مؤسسات باید مردان را تشویق کنند تا سلامت زنان شاغل را مطالعه کرده و به آن‌ها کمک کنند تا تجربه زنان را درک کنند و با آن‌ها همدلی کنند. منبع: Shutterstock

وزارت بازرگانی ایالات متحده، تحقیقاتی را در سال ۲۰۱۱ در مورد الگوی شغلی در میان زنان آغاز کرد که نتایج آن‌ها خیلی قابل درک نبود. علیرغم اینکه زنان تا سال ۲۰۰۹، ۴۸ درصد از نیروی کار ایالات متحده را تشکیل می‌دادند، آن‌ها فقط ۲۴ درصد از مشاغل را در زمینه‌های STEM در اختیار خود داشتند– به معنی علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی و مخفف چهار علم مذکور که به انگلیسی یعنی science, technology, engineering, and mathematics– مترجم){منبع: Beede et al}. بعلاوه، این رقم ۲۴ درصدی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ تغییر نکرده است، به این معنی که صنایع STEM، اگرچه معمولاً حقوق بیشتری نسبت به بخش‌های دیگر می‌دهند ولی نتوانسته‌ بودند زنان بیشتری را به سمت خود جذب کنند.

چگونگی افزایش تعداد زنانی که به دنبال مشاغل STEM هستند، یک مشکل کمی و کیفی است که سالهاست کارشناسان و دانشگاهیان را متحیر کرده است. اگرچه ۵۰ درصد از دانشجویان فارغ‌التحصیل علوم و مهندسی، زن هستند، و این موضوع نشان‌دهنده علاقه فکری به علوم و ریاضی در میان زنان جوان است، ولی آن‌ها تمایل دارند پس از فارغ‌التحصیل شدن، از STEM خارج شوند {National Science Foundation}. به همین دلیل، برخی از دانشمندان و ریاضیدانان زن برجسته امروزی برای دیده‌شدن بیشتر زنان فعال در STEM، خود را معرفی می‌کنند تا به عنوان الگو برای نسل‌های زن آینده شوند{منبع: Francl}. به هر حال، یکی از اولین نام‌های بزرگ در ریاضیات، یک زن بود: هیپاتیا.

هیپاتیا (Hypatia) که در حدود سال ۳۵۰ پس از میلاد در اسکندریه مصر (Alexandria, Egypt) به دنیا آمد، دختر تئون اسکندریه، رئیس موزه اسکندریه بود {منبع: Deakin}. هیپاتیا راه فکری پدرش را دنبال کرد و در ریاضیات و نجوم به برتری رسید. در بزرگسالی، او یک معلم برجسته ریاضیات، نجوم و فلسفه شد و احتمالاً در متن کتاب المجسطی بطلمیوس (Ptolemy’s Almagest) که مدل زمین‌محوری او از جهان را ترسیم می‌کرد، مشارکت داشت {منبع: Zielinski}.

تمام پنج دانشمند زن که در زیر خواهید دید، میراث مهمی مانند هیپاتیا از خود به جای گذاشته‌اند. از یک متخصص مغز صد ساله گرفته تا معشوقه ولتر (Voltaire)، هر کدام داستانی باورنکردنی دارند که ناشی از کنجکاوی سیری‌ناپذیر در مورد علوم، ریاضیات و عناصر نامرئی است که همه چیز را به هم متصل می‌کند.

5: امیلی دوشاتله (Emilie du Châtelet)

اگرچه در تاریخ عامه مردم به عنوان معشوقه ولتر شناخته می‌شود، این زن نابغه فرانسوی کارهایی بسیار مهم‌تر از جلب نظر فکراندیش روشنگر (ولتر) انجام داد. گابریل-امیلی لو تونلیه دی برتویل (Gabrielle-Émilie Le Tonnelier de Breteuil) در سال ۱۷۰۶ میلادی به دنیا آمد، او از ثروت خانواده‌اش برای پرداخت هزینه معلمان خصوصی ریاضیات و زبان‌شناسی استفاده کرد. در بزرگسالی، دوشاتله متأهل، کاوش‌های ریاضی خود را بر مفهوم انرژی و آنچه که آن را شامل می‌شود، متمرکز کرد.

شکل 2. امیلی دوشاتله، ریاضیدانی که اتفاقاً یک معشوقه معروف داشت (ولتر فیلسوف و نویسنده مشهور عصر روشنگری). منبع: HULTON ARCHIVE/GETTY IMAGES

 در اواخر قرن هفدهم، آیزاک نیوتن (Isaac Newton) پیشنهاد کرده بود که انرژی یک جسم برابر با حاصل ضرب جرم و سرعت (velocity) یا تندی (speed) آن است. یکی از شناخته‌شده‌ترین دستاورد‌های دوشاتله ترجمه کتاب سنگین نیوتن تحت عنوان»اصول ریاضی فلسفه طبیعی» (Philosophiæ Naturalis Principia Mathematica) از لاتین به زبان مادریش، فرانسوی، بود. دوشاتله با مطالعه این متن انقلابی (کتاب نیوتن) در کنار ولتر تأیید کرد که سرعت در معادله انرژی باید مجذور شود.

تحقیقات او در سال ۱۹۰۵ زمانی که آلبرت انیشتین فرمول هم ارزی جرم-انرژی، E=mc²  را استخراج کرد، مفید بود. زمانی که انیشتین شروع به دستکاری فرمول معروف خود کرد، فیزیکدانان قبلاً مربع سرعت را تا حد زیادی، به لطف پایه‌های نظری ایجاد شده توسط دو شاتله، هنگام محاسبه انرژی متحرک یک جسم اتخاذ کرده بودند. بنابراین، در آن معادله برجسته، اگرچه «c» مخفف سرعت نور است، اما درک مجذور سرعت نور مستقیماً به کار قبلی دوشاتله بازمی‌گردد {منبع: Bodanis}. جای تعجب نیست که ولتر در مورد معشوقه‌اش که پس از زایمان در سن ۴۰ سالگی می‌میرد، نوشت: «سوگند می‌خورم او نابغه‌ای کمیاب به شایستگی نیوتن بود» {منبع: Weingarten}.

4: روزالیند فرانکلین (Rosalind Franklin)

شیمیدان روزالیند فرانکلین کار علمی کوتاه‌مدت خود را با مطالعه زغال‌سنگ آغاز کرد و آن را با تحقیق در مورد آناتومی ویروس‌ها به پایان رساند، اما سهم عمده او – و بحث برانگیزترین کارش – زمانی بود که او تلاش می‌کرد ساختار دی اکسی ریبونوکلئیک اسید (deoxyribonucleic acid) یا DNA را رمزگشایی کند.

شکل 3. تحقیقات روزالیند فرانکلین در کشف مارپیچ دوگانه DNA مؤثر بود. منبع: MICHAEL GRECCO PHOTOGRAPHY/GETTY IMAGES

اگرچه جایزه نوبل ۱۹۶۲ در فیزیولوژی یا پزشکی به جیمز واتسون (James Watson)، فرانسیس کریک (Francis Crick) و موریس ویلکینز (Maurice Wilkins) برای کشف ساختار مارپیچ دوگانه‌ی  DNAرسید، اما آن‌ها ممکن بود بدون کارهای کمکی فرانکلین به سرانجام نرسند {منبع: NPR}.

فرانکلین که در سال ۱۹۲۰ به دنیا آمد، از سنین جوانی می‌خواست دانشمند شود، اما در آن زمان این شغل فقط برای مردان در نظر گرفته می‌شد. با این حال، پشتکار و هوش او پیروز شد و فرانکلین پس از اخذ مدرک دکترای خود در “شیمی‌فیزیک” از دانشگاه کمبریج (Cambridge University)، به سمت دستیار پژوهشی در کالج کینگ در لندن رسید. آزمایشگاه دانشگاه کینگ (King’s College) بر رمزگشایی DNA متمرکز شد و فرانکلین برای عکاسی از رشته‌های ظریف آن با استفاده از پراش اشعه ایکس (X-ray diffraction)، تکنیکی که تصاویر ساختاریافته‌ای از مولکول‌ها را با تابش پرتو‌های ایکس به مولکول‌ها ایجاد می‌کند، شروع به کار کرد.

روابط پر تنش بین فرانکلین و همکار آزمایشگاهی او، موریس ویلکینز (Maurice Wilkins)، در نهایت به واتسون و کریک اجازه داد تا در مسابقه DNA گوی سبقت را بربیایند. بدون اطلاع فرانکلین، ویلکینز عکس‌های پراش را به واتسون نشان داد و سرنخ مهمی برای کشف ساختار مارپیچ دوگانه به وی داد. در سال ۱۹۵۳، واتسون و کریک مقاله DNA انقلابی خود را در ژورنال نیچر منتشر کردند و فرانکلین هرگز برای سهم سرنوشت‌سازش مورد تقدیر قرار نگرفت. در واقع، تنها ستایش از فرانکلین پس از مرگ او انجام شد، زیرا او در ۳۷ سالگی بر اثر سرطان تخمدان درگذشت.

3: لیز مایتنر (Lise Meitner)

فیزیکدان لیز مایتنر، همچنین معروف به “مادر بمب اتمی”، در سال ۱۸۷۸ در وین (Vienna)، اتریش به دنیا آمد {منبع: مرکز ابر رایانه سن دیگو}. پس از تحصیل در رشته فیزیک در دانشگاه وین، مایتنر (Meitner) با ماکس پلانک (Max Planck) و اتو هان (Otto Hahn) برای تحقیق در مورد رادیواکتیویته (radioactivity) همکاری کرد. 

شکل 4. فیزیکدان لیز مایتنر با شریک تحقیقاتی خود اتو هان منبع: HULTON ARCHIVE/GETTY IMAGES

در سال ۱۹۱۸، هان و مایتنر، که سال‌ها بعد به همکاری خود ادامه دادند، عنصر پروتاکتینیوم (protactinium) را کشف کردند. سپس، در سال ۱۹۲۳، مایتنر اثر اوگر (Auger effect) را استنباط کرد، زمانی که یک اتم به طور خود به خود یک یا دو الکترون را به منظور تثبیت خود ر‌ها می‌کند {منبع: آرشیو اتمی}. با این حال، این فرآیند به نام فیزیکدان فرانسوی پیر اوگر یا اوژه (Pierre Auger) نامگذاری شده است، که این واکنش اتمی را دو سال بعد شناسایی کرد و این اولین دستاورد علمی مایتنر بود که آشکارا نادیده گرفته می‌شد.

همانطور که حرفه او رشد کرد، اروپا از نظر سیاسی رادیواکتیو شد و در جنگ جهانی دوم فوران کرد، و این موضوع سبب شد که پس از ملحق‌شدن آلمان به اتریش در سال ۱۹۳۸، مایتنر به استکهلم فرستاده شد. در آن زمان، مایتنر در حال آزمایش بر روی نوترون‌های کنده‌شده از ذرات اتمی بود. اتو فریش (Otto Frisch)، که هم برادرزاده و هم شریک آزمایشگاهی او بود، نام فرآیند شکافت هسته‌ای را ذکر کردند و مقاله‌ای در این زمینه منتشر کرد. جدا کردن اتم‌ها از طریق شکافت هسته‌ای، کلید توسعه بمب اتمی خواهد بود، اما مایتنر علی‌رغم نام مستعار خود در پروژه منهتن نقشی نداشت. اگرچه مایتنر اولین بار شکافت هسته‌ای را کشف کرد، اما شریک تحقیقاتی قدیمی او، اتو هان، جایزه نوبل شیمی را در سال ۱۹۴۴ به خانه برد.

مایتنر هرگز جایزه نوبل را برای کار‌های پیشگامانه خود دریافت نکرد و در سال ۱۹۶۸ درگذشت. با این وجود، میراث او در جدول تناوبی باقی است. در سال ۱۹۹۲، یک عنصر رادیواکتیو تازه کشف شده، مایتنریوم، با نماد  Mt، برای فیزیکدان اتریشی {منبع: مرکز ابر رایانه سن دیگو} نام گرفت.

2: شرلی آن جکسون (Shirley Ann Jackson)

شرلی آن جکسون، متولد ۱۹۴۶، به خاطر مجموعه‌ای از اولین‌ها شناخته شده است. این فیزیکدان نظری مدرک لیسانس و دکترای خود را از مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) به دست آورد و اولین زن سیاه پوستی بود که این کار را انجام داد. این موفقیت آکادمیک در سال ۱۹۷۳ نیز او را به یکی از تنها دو زن سیاهپوست در ایالات متحده تبدیل کرد که مدرک دکترا در فیزیک دریافت کردند {منبع: نیویورک تایمز}.

شکل 5. شرلی آن جکسون، فیزیکدان، که زمانی به عنوان "گنجینه ملی" توصیف می‌شد. منبع: JANETTE PELLEGRINI/GETTY IMAGES ENTERTAINMENT/GETTY IMAGES

در سال ۱۹۹۵، رئیس‌جمهور ایلات متحده، کلینتون (Clinton)، جکسون را به ریاست کمیسیون تنظیم مقررات هسته‌ای ایالات متحده منصوب کرد، اولین زنی که این سمت را به دست آورد. علاوه بر این، رزومه درخشان و سیاست عمومی او در حمایت از بودجه STEM و نوآوری، راه را برای تبدیل شدن او به اولین زن آفریقایی-آمریکایی که به عضویت آکادمی ملی مهندسی انتخاب می‌شود، هموار می‌کند و جایزه وانوار بوش (Vannevar Bush award) را برای دستاورد‌های مادام‌العمر در علم و رهبری ۵۰ دانشگاه ملی تحقیقاتی برتر دریافت می‌کند {منبع: Rensselaer Polytechnic Institute}

البته، تمجید‌ها و دستاورد‌های او جز با تمرکز شدید و سختگیری فکری او حاصل نمی‌شد. پس از فارغ التحصیلی از MIT، جکسون طیف وسیعی از تحقیقات فیزیک را در آزمایشگاه‌های AT&T Bell از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۱ انجام داد. با پیشرفت جکسون در حرفه‌اش، نقش عمومی او به عنوان مدافع علم، آموزش و نوآوری در ایالات متحده نیز تکامل یافت. یک سال پس از انتخاب او به عنوان رئیس “انجمن آمریکایی برای پیشرفت علم” (American Association for the Advancement of Science) در سال ۲۰۰۴، مجله تایم او را به عنوان “شاید الگوی نهایی برای زنان در علوم” توصیف کرد [منبع: Rensselaer Polytechnic Institute]. تأثیرات گسترده تحقیقات فداکارانه و تلاش‌های عمومی جکسون از آزمایشگاه‌های AT&T تا کاخ سفید رسیده و ارزیابی این مجله تقریباً حق مطلب را درباره وی ادا نمی‌کند.

1: ریتا لوی مونتالچینی (Rita Levi-Montalcini)

ریتا لوی مونتالچینی نه تنها یکی از دانشمندان برجسته مغز در جهان بود، بلکه تا زمان مرگش در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۲، مسن‌ترین برنده جایزه نوبل بود. لوی مونتالچینی که در سال 1909 در ایتالیا به دنیا آمد، علیرغم اینکه پدرش – مهندس برق و ریاضیدان – در ابتدا او را از ادامه تحصیلات عالی منع کرده بود، در دانشکده پزشکی تحصیل کرد {منبع: Levi-Montalcini}.

شکل 6. ریتا لوی مونتالچینی یکی از قدیمی‌ترین برندگان جایزه نوبل بود. منبع: MORENA BRENGOLA/GETTY IMAGES ENTERTAINMENT/GETTY IMAGES

پس از اخذ مدرک پزشکی و جراحی در سال ۱۹۳۶، لوی مونتالچینی تصمیم گرفت به جای طبابت، بر روی مغز و اعصاب تمرکز کند. اختلال ایجادشده توسط جنگ جهانی دوم، ایتالیایی باهوش را مجبور کرد تا به مناطق نظامی خطرناک برود و به تحقیقات خود در مخفیگاه ادامه دهد، حتی برای مدت کوتاهی به عنوان پزشک داروساز نظامی خدمت کرد.

پس از نشستن گرد و غبار ناشی از جنگ، لوی مونتالچینی و شریک تحقیقاتی‌اش استنلی کوهن (Stanley Cohen) به دنبال یافتن چگونگی تکثیر اعصاب جنین در سراسر بدن در حال رشدش بودند {منبع: Abbott}. در این فرآیند، آن‌ها فاکتور رشد عصبی (nerve growth factor)، یعنی پروتئین کلیدی که محرک رشد و تکامل عصبی است را کشف کردند. این موفقیت باعث شد که این زوج در سال ۱۹۸۶ جایزه نوبل را در فیزیولوژی یا پزشکی دریافت کنند. لوی مونتالچینی ۷۷ ساله بود. در آستانه صدمین سالگرد تولدش در سال ۲۰۰۹، به روزنامه تایمز لندن (Times of London newspaper) گفت که هنوز هر روز برای کار در مؤسسه مغز اروپایی، که او تأسیس کرده بود، حاضر می‌شود {منبع: Owen}. لوی مونتالچینی در پاسخ به درخواست راهنمایی در مورد چگونگی رسیدن به آستانه صدسالگی، یک رژیم سه قسمتی با حداقل خواب، مصرف محدود غذا و همیشه فعال و علاقه‌مند نگه داشتن مغز را توصیه کرد {منبع: Owen}.

سؤالات متداول درباره دانشمندان زن

دانشمندان برجسته امروز چه کسانی هستند؟

تعدادی از دانشمندان برجسته امروزی عبارتند از تیموتی برنرز لی (Timothy Berners-Lee)، جین گودال (Jane Goodall)، آلن گوث (Alan Guth)، اشوک سن (Ashoke Sen) و جیمز واتسون (James Watson).

دانشمند شماره ۱ در هند کیست؟

عمران علی (Imran Ali) از گروه شیمی به عنوان دانشمند شماره یک هند انتخاب شد.

اولین دانشمند جهان چه کسی بود؟

ارسطو (Aristotle) را اغلب اولین دانشمند می‌دانند.

چه مقدار از دانشمندان، زن هستند؟

بر اساس گزارش بنیاد ملی علوم، در ایالات متحده، زنان ۴۳ درصد از دانشمندان و مهندسان ایالات متحده را تشکیل می‌دهند.

اولین دانشمند زن کیست؟

امیلی دوشاتله (Emilie du Châtelet) اغلب به عنوان اولین دانشمند زن در نظر گرفته می‌شود.

جوانترین دانشمند زن کیست؟

ماری کوری (Marie Curie).

نویسنده: Cristen Conger

مترجم: فؤاد پورفائز

منبع: howstuffworks.com

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها